کلاس خصوصی تافل TOEFL

کلاس خصوصی تافل TOEFL

تدریس خصوصی تافل TOEFL در تهران
کلاس خصوصی تافل TOEFL

کلاس خصوصی تافل TOEFL

تدریس خصوصی تافل TOEFL در تهران

اصطلاحات انگلیسی با مثال

Scare the hell out of sb
(کسی را) از ترس زهره ترک کردن

A: Don’t play that joke on me again. You scared the hell out of me.
الف: دیگر با من این شوخی را نکن. از ترس زهره ترکم کردی.

B: I’m really sorry. I didn’t mean to scare you.
ب: خیلی عذر می خواهم. نمی خواستم تو را بترسانم

اصطلاحات انگلیسی



On purpose

عمداً، از روی قصد
For a reason, deliberately

NOTE: This idiom is usually used when someone does something wrong or unfair.

Do you think that she didn't come to the meeting on purpose?
آیا فکر می کنی که او عمداً به جلسه نیامد؟

It was no accident that he broke my glasses. He did it on purpose.

او تصادفی عینک مرا نشکست. عمداً این کار را انجام داد.


اصطلاحات زبان انگلیسی همراه با معنی فارسی - English Idioms


Take sb for granted

قدر کسی را نداستن – بی اهمیت پنداشتن کسی
-------------------------------------------------------
A: Do your children appreciate what you’ve done for them?
بچه هایت قدر زحماتت را می دانند؟

B: No. They take me for granted. They’re so thankless.
نه. آنها قدر مرا نمی دانند. خیلی قدرنشناس اند.


اصطلاحات زبان انگلیسی همراه با معنی فارسی - Idioms

 

اصطلاحات
Idioms
-------------------

Stand on one’s own two feet
(to be independent)

روی پای خود ایستادن
(مستقل و متکی به خود بودن)

A: I love Alice but my parents don’t approve of her. They’re opposed to our marriage.

B: Well, if I were you, I’d marry her and become independent. You’re old enough to stand on your own two feet.

الف: من آلیس را دوست دارم ولی پدر و مادرم او را تایید نمی کنند. آن ها با ازدواج ما مخالفند.

ب: خوب، اگر جای تو بودم، با او ازدواج می کردم و مستقل می شدم. تو آنقدر بزرگ شده ای که بتوانی روی پای خودت بایستی.